مشاهدات امروز از خیابان فاطمی تا میدان ونکجمعیت حاضر در پیاده روها در هر دو سوی خیابان ولی عصر غیر عادی بود.کاملا مشخص بود که مردم برای حضور اعتراضی آمده اند.اما همان طور که قرار بود همه سکوت کرده بودند، راه می رفتند و به ویراژ موتورهای نیروهای امنیتی و لباس شخصی توجهی نداشتند.کاملا می شد در چهره های نیروهای امنیتی و لباس شخصی کلافگی را دید، نمی دانستند که چه کنند. امروز بر خلاف موارد مشابه که به خاطر حضور سنگین نیروهای امنیتی نمی توانستیم حرکت اعتراضی انجام دهیم،این بار اصلا قرار بر این بود که چیزی نگوییم و فقط امیدوار در کنار همشهری های خود راه برویم.همین مسئله باعث می شد که نیروهای امنیتی به جمعیتی که قطع شدنی نبود و از کنارشان رد می شد با چهره های خسته و گرفته نگاه کنند و انتظار تاریکی هوا را بکشند.
حضور نیروهای امنیتی دو گونه بود، یا به صورت سازمان یافته نیروهای خود را سر چهار راه ها و یا جاهای مهمی مثل پارک ساعی مستقر کرده بودند یا اینکه لباس های شخصی را بین مردم گذاشته بودند تا با جمعیت راه بروند.
تا پارک ساعی همه چیز عادی به نظر می رسید، انگار نیروهای امنیتی به حضور مردم در پیاده رو ها عادت کرده باشند، اما در کنار پارک ساعی نیروهای امنیتی بی شمار شدند، کاملا مشخص بود که می خواهند رعب و وحشت ایجاد کنند، ماموری با دوربین بزرگی روی بلوار وسط خیابان ولی عصر ایستاده بود و وانمود می کرد که فیلم می گیرد.روبروی پارک ساعی اتوبوس هایی پارک بودند که پشت آنها صدای همهمه می آمد. انگار کسی را دستگیر کرده بودند. بعد پارک ساعی باز فضا بهتر شد، تا اینکه به توانیر و بیمارستان دی رسیدیم که بعد از آن هر چقدر به میدان ونک نزدیک می شدیم بر تعداد نیروهای امنیتی افزوده می شد. در همین حوالی زیر پل همت مینی بوس هایی بودند که یک سری جوان را در آن دستگیر کرده بودند. جوانی را نگه داشته بودند و کیفش را می گشتند، نکته جالب اینجا بود که بین مامور نیروی انتظامی و لباس شخصی ها اختلاف افتاده بود. مامور نیروی انتظامی معتقد بود که الکی مردم را بازرسی نکنید ولی لباس شخصی ها نظر عکس این را داتند. کمی جلوتر بقایای چیزی وسط خیابان می سوخت، انگار درگیری ای در این منطقه انجام شده بود.در میدان ونک تجمع باور نکردنی از نیروهای امنیتی بودند. انواع و اقسام نیروها بودند.درست سر بلوار حقانی دختر چادری ای که حالش خوب نبود، لباس هایش خاکی و سرش را گرفته بود، مامور پلیسی او را آنجا گرفته بود
..............................
ارام بودیم و مغرور، ذلت سرکوبگران ترحم برانگیر بود
مسیر پارک ساعی تا سر تخت طاووس در هر دو سوی تا پیاده روی ولیعصر حضور دارند. پیاده روها کاملا پر هستند. درگیری شروع نشده تنها چند نفر بازداشت موقت هستند.
نیروهای امنیتی سعی در کنترل و متفرق کردن جمعیت زیاد اما پراکنده مردم در داخل و بیرون پارک ساعی دارند
نیروهای امنیتی در حال مانور و گیر دادن هستند. جمعیت خیلی زیاده و همه در سکوت در حرکتند
از کوچه های وزرا که به سمت ولیعصر می آمدیم، وقتی در مردم گم می شدیم، آرام بودیم و مغرور. ذلت سرکوبگران ترحم برانگیر بود.این راه را ادامه می دهیم
مردم دیگر پنهان کاری نمی کردند و سر چهارراهها عمدا می ایستادند تا حجم جمعیت بیشتر شود هر وقت که جمعیت
زیاد می شد موتوری ها وارد می شدن
این ترافیک سبز خیلی خوب بود.ماشینهایشان فلج شده بود و موتوری ها هم نمی توانستد جابجا شوند و سر چهار راهها
متوقف بودند
http://notepub.com/#buttons=hidden&name=56620
......................................
گزارش مردمی از مراسم ۲۲ خرداد
ندای سبز آزادی - گزارش خبرنگاران و شاهدان عینی از تهران حاکی از حضور گسترده و کم سابقه مردم تهران در خیابان ولی عصر حد فاصل میدان ونک تا میدان فاطمی است.
به گزارش ندای سبز آزادی، حضور گسترده مردم در خیابان ولی عصر به حدی چشمگیر بوده است که برخی از شاهدان عینی آن را ۲۰ برابر روزهای عادی تخمین می زنند.
حضور گسترده مردم در راهپیمایی سکوت امروز ۲۲ خرداد در شرایطی رخ می داد که همچون گذشته نیروهای امنیتی و پلیس ضد شورش و نیروهای بسیج و لباس شخصی حضوری چشمگیر در میادین ونک، فاطمی، ولی عصر و تجریش داشته اند.
به گزارش یکی از شاهدان عینی نیروهای بسیجی به کار گرفته شده در در تجمع امروز، از سن و سال خیلی کمی برخوردار بوده اند. بطوریکه برخی از آنها برای پنهان کردن سن و سالشان مجبور به استفاده از کلاه کاسک و لباسهای نظامی شده اند.
همچنین گزارشها از بسته شدن تمامی مغازه ها و فروشگاههای دو طرف خیابان ولی عصر حد فاصل میدان تجریش تا میدان ولی عصر خبر می دهند.
ضمن آنکه تمامی سینماهای موجود در مسیر راهپیمایی به دستور مقامات امنیتی تعطیل شده بودند.
حضور مردم در خیابانهای منتهی به خیابان ولی عصر حد فاصل میدان ونک به حدی بوده است که ترافیکی سنگین تمامی خطوط تردد منتهی به این مسیر را قفل کرده بود.
برخی برآوردها از حضور صدها هزار نفری مردم تهران در خیابان ولی عصر حد فاصل میدان ونک تا میدان ولی عصر خبر می دهد و این اتفاق در حالی می افتد که به دلیل جو سنگین امنیتی حاکم بر رسانه های داخلی و فیلترینگ سنگین رسانه های مجازی و پارازیت سنگین بر روی ایستگاههای ماهواره ای عملاً امکان هر گونه اطلاع رسانی آزاد را طی روزهای گذشته مختل کرده است.
به گزارش یکی از شاهدان عینی، نيروهای سرکوبگر به هيچکس اجازه تردد در پيادهروهای خيابان وليعصر را نمیدهند. بر اساس اين گزارش عليرغم آنکه کنترل خيابان وليعصر در اغلب مناطق آن در اختيار نيروهای سرکوبگر بوده است، ولی کليه خيابانهای فرعیتر منتهی به اين خيابان مانند خيابان توانير، پلههای روبروی پارک ساعی، خيابانهای يوسفآباد و تمامی کوچههای منتهی به وليعصر در کنترل مردم قرار دارند. نيروهای سرکوب جرات ورود به خيابانهای فرعی را نداشته و بلافاصله با «هو کردن» مردم مواجه شده و روحيه ناچيز خود را از دست میدهند.
برخی گزارشات نیز از هجوم نیروهای سرکوبگر به سوی تجمعات مردمی و دستگیریهای پراکنده خبر می دهند. با این همه تمامی شاهدان عینی و خبرنگاران ندای سبز آزادی و همینطور سایر رسانه های مستقل، حضور گسترده مردم در تجمع امروز را تائید کرده اند.
در ادامه این گزارش، توجه شما را به صحبت های شاهد های عینی که از سطح شهر برای ما گزارش ارسال کرده اند جلب میکنیم:
سمت ساعی که رسیدیم کمی درگیری شد، مردم می اومدن وسط ماشین ها کمتر کتک بخورند، توی محدوده ساعی اولین درگیری های جدی را دیدم. لباس سبزها رو می گرفتند و می بردند توی ون ها. از ساعی که رد شدیم تا ونک ارام بود
مردم زیاد بودن.من واقعن فکر نمی کردم این همه آدم بیان.خودمم 4مورد دستگیری دیدم، تا ساعت 9:30 هم هنوز همه نیروها در خیابون بودند، از نفس افتادم ...بعد از 25 خرداد 88 تا امروز اينقدر راه نرفته بودم
ونک موندم اما خیلی ها رفتند سمت بالا. ونک اروم بود و لحظه لحظه جمعیت زیاد می شد، بعد این که چند تا امبولانس به سمت ولیعصر پایین اومدن و حس می کردیم که همه نگرانن نکنه پایین خبری شده و از طرفی جمعیت زیاد می شد، به دقایقی توی ساعت هفت خورده ای توی ونک هم شروع کردن به دستگیری، پسرها لباس سبزهاشون در می اوردن یه لباس شخصی جلوی چشم خودم با کت و شلوار بود کسی شاید فکر نمی کرد لباس شخصی هست اومد یه پسره با بلیز سبز رو گرفت و با دو نفر کشوند برد. مردم الله اکبر می گفتند. چند تا پسر مجبور کردیم بلیزهاشون در بیارن
تمامي ميدان هاي تهران از ساعت حدود 12 به بعد مملو از بسيجي ها و سپاهي ها بودند براي اولين بار تو پيادروها افرادي دو به دو با كاورهاي پليس هاي راهنمايي هر چند متر ايستاده بودند اما و هزار اما درود بر اين مردم
حوالی ساعت هشت چند بار به مردمی که از سمت ولیعصر به ونک می پیوستند لباس شخصی ها حمله کردند، من توی یه لحظه دیدم یه زن افتاد زمین انگار بیهوش شد. چند تا مرد زدن توی سرشون اما دیگه نفهمیدم چی شد
من و دو تن از دو ستام ماشين مون رو تو خيابون رشت پارك كرديم و از اونجا و در بين صفوف بهم فشرده مردم تا ونك را پياده رفتيم بالا و از ونك پياده اومديم تا ميدون ولي عصر. رفتن از سمت راست خيابون و اومدن از سمت چپ .ضمن اينكه تمامي مغازه هاي مسير اين دو ميدان از هر دو طرف از ساعت 4 بعداز ظهر به دستور حكومت بسته شده بودند.
مردم همچنان در پیادرو ها پر شمارند و فقط راه می روند و به اینور آن ور نگاه می کنند. لبای شخصی ها خیلی سعی در تحریک و متشنج کردن اوضاع دارند. در وسط میدان ونک شعار های الله اکبر سر می دهند و در خطوط ویژه اتوبوس با موتور های پر سر و صدا و با پرچم هایی که جلب توجه می کرد و پرچم ایران و حزب الله و لبیک یا خامنه ای بود حرکت می کردند و کاملا سعی در تحریک مردم داشتند. انگار که می دانستند که هر که در پیاده رو هاست سبز است چون وقتی شعار می دادند به مردم نگاه می کردند.
حضور نیروهای امنیتی دو گونه بود، یا به صورت سازمان یافته نیروهای خود را سر چهار راه ها و یا جاهای مهمی مثل پارک ساعی مستقر کرده بودند یا اینکه لباس های شخصی را بین مردم گذاشته بودند تا با جمعیت راه بروند.
تا پارک ساعی همه چیز عادی به نظر می رسید، انگار نیروهای امنیتی به حضور مردم در پیاده رو ها عادت کرده باشند، اما در کنار پارک ساعی نیروهای امنیتی بی شمار شدند، کاملا مشخص بود که می خواهند رعب و وحشت ایجاد کنند، ماموری با دوربین بزرگی روی بلوار وسط خیابان ولی عصر ایستاده بود و وانمود می کرد که فیلم می گیرد.روبروی پارک ساعی اتوبوس هایی پارک بودند که پشت آنها صدای همهمه می آمد. انگار کسی را دستگیر کرده بودند. بعد پارک ساعی باز فضا بهتر شد، تا اینکه به توانیر و بیمارستان دی رسیدیم که بعد از آن هر چقدر به میدان ونک نزدیک می شدیم بر تعداد نیروهای امنیتی افزوده می شد. در همین حوالی زیر پل همت مینی بوس هایی بودند که یک سری جوان را در آن دستگیر کرده بودند. جوانی را نگه داشته بودند و کیفش را می گشتند، نکته جالب اینجا بود که بین مامور نیروی انتظامی و لباس شخصی ها اختلاف افتاده بود. مامور نیروی انتظامی معتقد بود که الکی مردم را بازرسی نکنید ولی لباس شخصی ها نظر عکس این را داتند. کمی جلوتر بقایای چیزی وسط خیابان می سوخت، انگار درگیری ای در این منطقه انجام شده بود.در میدان ونک تجمع باور نکردنی از نیروهای امنیتی بودند. انواع و اقسام نیروها بودند.درست سر بلوار حقانی دختر چادری ای که حالش خوب نبود، لباس هایش خاکی و سرش را گرفته بود، مامور پلیسی او را آنجا گرفته بود
..............................
ارام بودیم و مغرور، ذلت سرکوبگران ترحم برانگیر بود
مسیر پارک ساعی تا سر تخت طاووس در هر دو سوی تا پیاده روی ولیعصر حضور دارند. پیاده روها کاملا پر هستند. درگیری شروع نشده تنها چند نفر بازداشت موقت هستند.
نیروهای امنیتی سعی در کنترل و متفرق کردن جمعیت زیاد اما پراکنده مردم در داخل و بیرون پارک ساعی دارند
نیروهای امنیتی در حال مانور و گیر دادن هستند. جمعیت خیلی زیاده و همه در سکوت در حرکتند
از کوچه های وزرا که به سمت ولیعصر می آمدیم، وقتی در مردم گم می شدیم، آرام بودیم و مغرور. ذلت سرکوبگران ترحم برانگیر بود.این راه را ادامه می دهیم
مردم دیگر پنهان کاری نمی کردند و سر چهارراهها عمدا می ایستادند تا حجم جمعیت بیشتر شود هر وقت که جمعیت
زیاد می شد موتوری ها وارد می شدن
این ترافیک سبز خیلی خوب بود.ماشینهایشان فلج شده بود و موتوری ها هم نمی توانستد جابجا شوند و سر چهار راهها
متوقف بودند
http://notepub.com/#buttons=hidden&name=56620
......................................
گزارش مردمی از مراسم ۲۲ خرداد
مردم تهران سالگرد ۲۲ خرداد را با حضور گسترده خود گرامی داشتند
گزارش مردمی از مراسم ۲۲ خرداد
به گزارش ندای سبز آزادی، حضور گسترده مردم در خیابان ولی عصر به حدی چشمگیر بوده است که برخی از شاهدان عینی آن را ۲۰ برابر روزهای عادی تخمین می زنند.
حضور گسترده مردم در راهپیمایی سکوت امروز ۲۲ خرداد در شرایطی رخ می داد که همچون گذشته نیروهای امنیتی و پلیس ضد شورش و نیروهای بسیج و لباس شخصی حضوری چشمگیر در میادین ونک، فاطمی، ولی عصر و تجریش داشته اند.
به گزارش یکی از شاهدان عینی نیروهای بسیجی به کار گرفته شده در در تجمع امروز، از سن و سال خیلی کمی برخوردار بوده اند. بطوریکه برخی از آنها برای پنهان کردن سن و سالشان مجبور به استفاده از کلاه کاسک و لباسهای نظامی شده اند.
همچنین گزارشها از بسته شدن تمامی مغازه ها و فروشگاههای دو طرف خیابان ولی عصر حد فاصل میدان تجریش تا میدان ولی عصر خبر می دهند.
ضمن آنکه تمامی سینماهای موجود در مسیر راهپیمایی به دستور مقامات امنیتی تعطیل شده بودند.
حضور مردم در خیابانهای منتهی به خیابان ولی عصر حد فاصل میدان ونک به حدی بوده است که ترافیکی سنگین تمامی خطوط تردد منتهی به این مسیر را قفل کرده بود.
برخی برآوردها از حضور صدها هزار نفری مردم تهران در خیابان ولی عصر حد فاصل میدان ونک تا میدان ولی عصر خبر می دهد و این اتفاق در حالی می افتد که به دلیل جو سنگین امنیتی حاکم بر رسانه های داخلی و فیلترینگ سنگین رسانه های مجازی و پارازیت سنگین بر روی ایستگاههای ماهواره ای عملاً امکان هر گونه اطلاع رسانی آزاد را طی روزهای گذشته مختل کرده است.
به گزارش یکی از شاهدان عینی، نيروهای سرکوبگر به هيچکس اجازه تردد در پيادهروهای خيابان وليعصر را نمیدهند. بر اساس اين گزارش عليرغم آنکه کنترل خيابان وليعصر در اغلب مناطق آن در اختيار نيروهای سرکوبگر بوده است، ولی کليه خيابانهای فرعیتر منتهی به اين خيابان مانند خيابان توانير، پلههای روبروی پارک ساعی، خيابانهای يوسفآباد و تمامی کوچههای منتهی به وليعصر در کنترل مردم قرار دارند. نيروهای سرکوب جرات ورود به خيابانهای فرعی را نداشته و بلافاصله با «هو کردن» مردم مواجه شده و روحيه ناچيز خود را از دست میدهند.
برخی گزارشات نیز از هجوم نیروهای سرکوبگر به سوی تجمعات مردمی و دستگیریهای پراکنده خبر می دهند. با این همه تمامی شاهدان عینی و خبرنگاران ندای سبز آزادی و همینطور سایر رسانه های مستقل، حضور گسترده مردم در تجمع امروز را تائید کرده اند.
در ادامه این گزارش، توجه شما را به صحبت های شاهد های عینی که از سطح شهر برای ما گزارش ارسال کرده اند جلب میکنیم:
سمت ساعی که رسیدیم کمی درگیری شد، مردم می اومدن وسط ماشین ها کمتر کتک بخورند، توی محدوده ساعی اولین درگیری های جدی را دیدم. لباس سبزها رو می گرفتند و می بردند توی ون ها. از ساعی که رد شدیم تا ونک ارام بود
مردم زیاد بودن.من واقعن فکر نمی کردم این همه آدم بیان.خودمم 4مورد دستگیری دیدم، تا ساعت 9:30 هم هنوز همه نیروها در خیابون بودند، از نفس افتادم ...بعد از 25 خرداد 88 تا امروز اينقدر راه نرفته بودم
ونک موندم اما خیلی ها رفتند سمت بالا. ونک اروم بود و لحظه لحظه جمعیت زیاد می شد، بعد این که چند تا امبولانس به سمت ولیعصر پایین اومدن و حس می کردیم که همه نگرانن نکنه پایین خبری شده و از طرفی جمعیت زیاد می شد، به دقایقی توی ساعت هفت خورده ای توی ونک هم شروع کردن به دستگیری، پسرها لباس سبزهاشون در می اوردن یه لباس شخصی جلوی چشم خودم با کت و شلوار بود کسی شاید فکر نمی کرد لباس شخصی هست اومد یه پسره با بلیز سبز رو گرفت و با دو نفر کشوند برد. مردم الله اکبر می گفتند. چند تا پسر مجبور کردیم بلیزهاشون در بیارن
تمامي ميدان هاي تهران از ساعت حدود 12 به بعد مملو از بسيجي ها و سپاهي ها بودند براي اولين بار تو پيادروها افرادي دو به دو با كاورهاي پليس هاي راهنمايي هر چند متر ايستاده بودند اما و هزار اما درود بر اين مردم
حوالی ساعت هشت چند بار به مردمی که از سمت ولیعصر به ونک می پیوستند لباس شخصی ها حمله کردند، من توی یه لحظه دیدم یه زن افتاد زمین انگار بیهوش شد. چند تا مرد زدن توی سرشون اما دیگه نفهمیدم چی شد
من و دو تن از دو ستام ماشين مون رو تو خيابون رشت پارك كرديم و از اونجا و در بين صفوف بهم فشرده مردم تا ونك را پياده رفتيم بالا و از ونك پياده اومديم تا ميدون ولي عصر. رفتن از سمت راست خيابون و اومدن از سمت چپ .ضمن اينكه تمامي مغازه هاي مسير اين دو ميدان از هر دو طرف از ساعت 4 بعداز ظهر به دستور حكومت بسته شده بودند.
مردم همچنان در پیادرو ها پر شمارند و فقط راه می روند و به اینور آن ور نگاه می کنند. لبای شخصی ها خیلی سعی در تحریک و متشنج کردن اوضاع دارند. در وسط میدان ونک شعار های الله اکبر سر می دهند و در خطوط ویژه اتوبوس با موتور های پر سر و صدا و با پرچم هایی که جلب توجه می کرد و پرچم ایران و حزب الله و لبیک یا خامنه ای بود حرکت می کردند و کاملا سعی در تحریک مردم داشتند. انگار که می دانستند که هر که در پیاده رو هاست سبز است چون وقتی شعار می دادند به مردم نگاه می کردند.
یکی دیگر از خبرنگاران ندای سبز آزادی گزارش خودش از وضعیت امروز خیابان ولی عصر را اینگونه به پایان می رساند: « از کوچه های وزرا که به سمت ولیعصر می آمدیم، وقتی در مردم گم می شدیم، آرام بودیم و مغرور. ذلت سرکوبگران ترحم برانگیر بود. به همه این پیروزی رو تبریک می گم! »
.............................................
گزارش سطح تهران: جمعیت به طرز غیر قابل باوری زیاد است/ متاسفانه به قدر جو پادگانی است که امکان گرفتن عکس و فیلم نیست
بدست lost
هم اکنون من در محدوده میدان محسنی منزل یکی از بستگانم هستم. مکان عباس اباد. در خوش بینانه ترین حالت ممکنه هم فکرش را نمیکردم که جمعیت مردم زیاد باشد. واقعا بدون هیچ اغراقی سر تا سر خیابان عباس اباد مملو از جمیعت است. مسیر اغازین را از ابتدای چهاراه امیر اکرم به سمت میدان ولیعصر اغاز کردم. میدان ولیعصر پر بود از نیروهای سرکوب گر. بعد از میدان ولیعصر تا میدان ونک اکثر مغازه ها بسته و به صورت نیمه تعطیل در امده. تمام خیابان ولیعصر به سمت میدان ونک به صورت یک پادگان در امده. کل پیاده رو های پر است از جمیعت مردم. که در سکوت به هم خیره شده و گه گاهی زمزمه میکنن. بعد از ان به سمت خیابان عباس اباد رفتم و موضوع غیر قابل وصف حضور مردم بود. سرتا سر پیاده رو ها پر است از جمیعت. ملتی که در سکوت تنها به هم اشاره میکنند و از کنار هم میگذرند. متاسفانه به قدری نیورهای سرکوب گر و لباس شخصی زیاد هست که مجال تهیه فیلم و عکس با دوربین و موبایل را از مردم گرفته.تا این لحظه من شاهد هیچ گونه درگیری در منطقه عباس اباد نبودم.زنده باد ایران. زنده باد ازادی
http://chinejan.wordpress.com/2011/06/12/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D8%B7%D8%AD-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%B2-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A8/
.........................................
همه سکوت کرده بودن و فقط راهپیمایی میکردیم
من از ساعت حدود یک ربع به شش تا ساعت هشت و بیست دقیقه اونجا بودم و مردم تا اون موقع در حال راهپیمایی بودن
لباس شخصی و بسیجی خیلی زیاد بودن بسیجی های کم سن و سال خیلی بیشتر بودن.
بسیجی ها دو جور بودن یه سری اراذل اوباش بودن و مثل سگ پاچه میگرفتن و مردم رو کتک میزدن یه سری فقط میگفتن بفرمایید و تمایلی به توحش نداشتن
یگان ویژه اصلا وجود نداشت
نیرو انتظامی ها دو مدل بودن یا کادر معمولی کلانتری بودن یا با موتور و کلاه ضد شورش و لباس مشکی
بالاتر از توانیر چند بار گاز اشک اور زدن چون مردم خیلی زیاد شده بودن و ایستاده بودن
چند تا نکته جالبی که اتفاق افتاد
اولی:
نیروی انتظامی از ساعت 8 به بعد دستور گرفته بود بسیجی ها رو از خط ویژه بیرون کنه
یه گله بسیجی با موتور توی خط ویژه به نیروی انتظامی توجه نکردن و به زور رد شدن
حدود بیست تا موتورنیرو انتظامی با لباس مشکی و کلاه ضدشورش یکی از بسجی ها رو گرفتن و اون نمیخواست از موتور بیاد پایین
و میخواست از توی جیبش چیزی در بیاره که نیروی انتظامی ها نمیذاشتن
مردمی که تازه رسیده بودن فکر کردن این بسیجیه از مردم عادیه و شروع کردن به هو کردن و جیغ زدن که ولش کن
چند تا نیرو انتظامی پسر بسیجی رو نگه داشتن بقیه با موتور اومدن تو پیاده رو که مردم رو متفرق کنن
اونایی که بسیجه رو نگه داشته بودن داد میزدن سرش ببین چیکار کردی!!
دومی:
یه بسیجی لاغر و دراز چرخ موتورش رفته لای گلگیر و چرخ اتوبوس!چند نفری اومده بودن زور میزدن چرخ موتور رو آزاد کنن ملت رد میشدن بلند بلند میخندیدن!
سومی:
حدود سی تا بسیجی واستاده بودن تو پیاده رو آب طالبی و کیک میخوردن چند تا خانوم مسن باخنده بهشون میگفتن ااا دیگه به جای ساندیس آب طالبی میدن؟!
http://baarbaapaapaa.wordpress.com/2011/06/12/22-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%86/
...............................................
http://chinejan.wordpress.com/2011/06/12/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D8%B7%D8%AD-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%B2-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A8/
.........................................
این جمعیتی که من دیدم 4تا میدون تحریر رو پر میکرد.. دم همه ی اونایی که اومدن گرم.
من ساعت 6 از ونک به سمت ولیعصر رفتم جمعیت از 6:15 پیاده رو هارو پر کرده بودن و تا ساعت 8 که من اونجا بودم حضور عالی بود. چند مورد دستگیری دیدم. بعضیهارو با دستبند به نرده های خیابان بسته بودند و ون ها یشان نیز پر بود از کسانی که به جرم راه رفتن در خیابان دستگیر شده بودند ولی نگران نباشید احتمال زیاد تا شب همشون آزاد میکنن. تعداد موتور سواران بسیار زیاد بود و همچنین لباس شخصی ها و نوجوانان بسیجی ولی جز نگاه کردن به جمعیت انبوهی که بهانه ای برای درگیری دستشان نمیداد کاری نداشتند(البته اگر فرو کردن ساندیس در حلقومهایشان کار محسوب نمیشه)
خلاصه که خوشحالم که رفتم و آمدید.. خوشحالم که ترس در وجودشان و امید را در چشمانمان موج میزد
..................................................
مردم واقعا خیلی زیاد اومده بودن.خیلی دوستون دارم مرسی که بودین فکرش رو هم نمیکردم انقدر جمعیت بیاد
ما اومدیم و نشون دادیم بعد از دوسال شکنجه و اعدام و زندان هنوز جنبش آزادی خواهی مردم زنده سهمه سکوت کرده بودن و فقط راهپیمایی میکردیم
من از ساعت حدود یک ربع به شش تا ساعت هشت و بیست دقیقه اونجا بودم و مردم تا اون موقع در حال راهپیمایی بودن
لباس شخصی و بسیجی خیلی زیاد بودن بسیجی های کم سن و سال خیلی بیشتر بودن.
بسیجی ها دو جور بودن یه سری اراذل اوباش بودن و مثل سگ پاچه میگرفتن و مردم رو کتک میزدن یه سری فقط میگفتن بفرمایید و تمایلی به توحش نداشتن
یگان ویژه اصلا وجود نداشت
نیرو انتظامی ها دو مدل بودن یا کادر معمولی کلانتری بودن یا با موتور و کلاه ضد شورش و لباس مشکی
بالاتر از توانیر چند بار گاز اشک اور زدن چون مردم خیلی زیاد شده بودن و ایستاده بودن
چند تا نکته جالبی که اتفاق افتاد
اولی:
نیروی انتظامی از ساعت 8 به بعد دستور گرفته بود بسیجی ها رو از خط ویژه بیرون کنه
یه گله بسیجی با موتور توی خط ویژه به نیروی انتظامی توجه نکردن و به زور رد شدن
حدود بیست تا موتورنیرو انتظامی با لباس مشکی و کلاه ضدشورش یکی از بسجی ها رو گرفتن و اون نمیخواست از موتور بیاد پایین
و میخواست از توی جیبش چیزی در بیاره که نیروی انتظامی ها نمیذاشتن
مردمی که تازه رسیده بودن فکر کردن این بسیجیه از مردم عادیه و شروع کردن به هو کردن و جیغ زدن که ولش کن
چند تا نیرو انتظامی پسر بسیجی رو نگه داشتن بقیه با موتور اومدن تو پیاده رو که مردم رو متفرق کنن
اونایی که بسیجه رو نگه داشته بودن داد میزدن سرش ببین چیکار کردی!!
دومی:
یه بسیجی لاغر و دراز چرخ موتورش رفته لای گلگیر و چرخ اتوبوس!چند نفری اومده بودن زور میزدن چرخ موتور رو آزاد کنن ملت رد میشدن بلند بلند میخندیدن!
سومی:
حدود سی تا بسیجی واستاده بودن تو پیاده رو آب طالبی و کیک میخوردن چند تا خانوم مسن باخنده بهشون میگفتن ااا دیگه به جای ساندیس آب طالبی میدن؟!
http://baarbaapaapaa.wordpress.com/2011/06/12/22-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%86/
...............................................
No comments:
Post a Comment