لازم به ذکر است که:
2- برخی از درفش ها از روی گفته ها و منابع تاریخی بازسازی شده اند و مطمئنا درفش ها به همین شکلی که در عکس ها تصویر شده اند ، وجود نداشتند(برای مثال درفش اشکانیان) دوره اساطیری درفش کاویانی ، نمادی از کاوه آهنگر ، فریدون و جمشید هخامنشیان کوروش بزرگ درفش به جا مانده از کوروش بزرگ دیگر درفش های هخامنشیان: فروهر آراسته شده به سه رنگ سبز ، سفید ، قرمز به جا مانده از دوران هخامنشیان اشکانیان درفش اشکانیان با خورشید آراسته می شده است ساسانیان درفش کاویانی در دوران ساسانی هم مطرح بوده است سیاه جامگان رنگ سیاه نماد پیروان ابومسلم خراسانی سرخ جامگان رنگ سرخ نماد پیروان بابک خرم دین غزنویان سلجوقیان تیموریان دوران صفویه پرچم شاه اسماعیل پرچم شاه تهماسب افشاریان پرچم های نادر شاه افشار دوران زندیه دوران قاجار پرچم دوره آقا محمد خان پرچم دوره محمد شاه پرچم ایران در دوران ناصرالدین شاه ، مشروطیت و پهلوی دوران پهلوی در برخی از درفش های دوره پهلوی تاج پهلوی دیده می شود و اما جمهوری اسلامی جالب است بدانید، ما اولین کشوری هستیم که دارای پرچم بودیم و الآن تنها کشوری هستیم که به زبانی بیگانه روی پرچممون عبارتی نقش بسته. اين نقش که درتخت جمشید و سردر برخي ساختمانهای زرتشتیان مي بينيم، فروهر است. هر پرچمی وهر نمادی بار مینوی در بردارد که بایستی برای درک مفاهیم آن به جزيیات بیشتر توجه کرد. پرچم ما وایتالیايی ها یکی است، سه رنگ سبز و سفید و قرمز دارد. در پرچم ما ایرانیان، سبز بالا و سفید میان وقرمز پايین است. ما ایرانیان به جهانیان اعلام میكنيم که نخست سبزکه نماد سرسبزی و شادی و آبادی و خرم کردن است را دوست داریم، سپس رنگ سفید را (که نماد بهمن و نیکمنشی و آشتي و دوستی میدانیم)، میخواهیم و در پايان اگر مجبور شدیم، به رنگ قرمز یعنی اسلحه برای دفاع از کیان ملی و فرهنگی خویش روي ميآوريم. ولی ایتالیايیها این سه رنگشان عمودی است یعنی میگویند برای آبادانی کردن و صلح و جنگ به یک نسبت ارزش میگذارند. «فروهر» هم یک نماد باوری زرتشتیان است. در باور بهدینان همه موجودات از ذرهای از نورهاي بیپایان اهورامزدا برخوردار هستند و این نیروی اهورایی که «فروهر» نامیده میشود، به انسان به میزان بسیار شایستهتری بخشیده شده است. فروهر به چم فره پیش برنده است که به روان انسان نیروی خارقالعاده، شناخت قوانین اشا و ابداع واختراع و یاری رسانیدن به اهورامزدا در دگرگونی و پيشرفت جهان را میبخشد. پادشاهان هخامنشی هم باور داشتند که ازفروهر ویژهای برخوردار هستند که آن را «فرهشاهی» مینامیدند و توان زیاد خود را به سبب برخورداری از این نیرو میدانستند که در سنگنوشته ها، بارها یادکرده اند. آنها دستور دادند که نگارگران و نقاشان بر پايه این باور، نگاره ای بكشند تا نشان هخامنشیان شود. نخست این نگاره به گونه شاهینی بود که بدنی از انسان هخامنشی داشت. سپس بال و دم و سایر بخشهای این پرنده نیز بر پايه باورهای زرتشتیان كامل شد و بدينگونه مهر رسمی داریوش و سایر پادشاهان هخامنشی شده، درهمهجای تختجمشید و نقش رستم و سربرگ همه سنگنوشتهها در همهجای کشور پهناور ایران آن روز به عنوان نماد دولت هخامنشی بر سینه کوهها و صخرهها وکاخها وحتی گورها حک شد. این نگاره مانند صلیب برای عیسویان یا کعبه برای مسلمانان یا ستاره داوود برای یهودیان، آرم و نشان زرتشتیان جهان است. بسیاری از مفاهیمي كه اشوزرتشت آموزش داده را در آن میبینید. اين مفهومها را همگي بايد بدانند و از این پیامهای زیبا واندیشهبرانگیز و انسانساز بهره گیرند و به امید خدا موجب يكپارچگي وهمبستگی بیشتر همه ایرانیان شود تا در ساختن ایرانی آباد وآزاد، کامیاب باشند. اين نگاره، انساني را در شكل پيرمردي با لباس آراسته نشان ميدهد كه با قامت برافراشته ايستـاده و با سري پوشيده رو بسوي خاور دارد و به شكل پرندهاي باشكوه و پرتوان با بـالهاي گشاده درحال پرواز و درحال عبور از حلقه ايست كه درميان دارد. آن، حلقه مهر(عهد وپيمان ) را در دست چپ گرفته و با دست راست درحال نيايش اهورامزدا است. اين نگاره بسيار پرمعني، شايد يكي از نخستين نقاشيهاي سوررئاليستي(دربردارنده مفاهيمي فلسفي) درجهان باشدكه آشكارا، مفاهيم آرمانی يك زرتشتي راستين را به تصویرمیکشد، وبه صورتي فشرده به بيننده نشان میدهد: 1- پير سالخورده با قامتي برافراشته ، نشان دهنده دانش و تجربه فراوان است . 2- نگاره با سري پوشيده، رو بسوي خاور با دست راست خود درحال نيايـش اهورامزدا است. درفرهنگ زرتشتي نور و روشنايي نماد« اشـا»(راستي وپاكي) وطلوع نماد اميد و شادي است. 3- حلقه مهر، در دست چپ كه باور بر اين است كه به دل نزديكتراست، آن سوی اين حلقه كسي نيست، يعني پيمانبستن با خدا را نشان ميدهد(درآيين مهر پرستي كه پیش از اشوزرتشت در ايران رواج داشت، حلقه مهر، نشانهاي ازگردی خورشيد و نماد مهر و پيمان بود، كه توسط زرتشتيان نيز پذيرفته شد و دركتيبههاي باستاني ايران دو نفر را درحال بستن پيمان با حلقه مهر میبینید. بعدها اين حلقه توسط همه مردم جهان با همان مفهوم بهكارگرفته شد وكوچك شده، ویژه پيمان ازدواج شدكه همسران به انگشت دست چپ همسر خود مي نمايند.) 4- بالهاي برافراشته، دو دست پرنده را نشان ميدهدكه داراي سه رديف بال بوده وبا تمام وجود درحال پرواز است و نشان ميدهدكه هر زرتشتي بايستي هميشه با بالهاي برافراشته هومت و هوخت وهورشت(انديشه وگفتار و كردار نيك) خود را درحال پرواز نگاه داشته، از افتادن به كاستيها وكژيها دور نمايد. همه انسانها توانايي اهورايي زيستن را دارند، ولي اينگونه پرواز پیوسته، تنها كار شايسته جويان است كه آموزش و تجربه و تمرين ميخواهد. 5- حلقهاي كه اين انسان سالخورده را در ميان ميگيرد، نشاندهنده اين جهان خاكي است كه هيچكس راچارهاي جز عبور از آن نيست(ايرانيان باستان به گرد بودن زمين پي برده بودهاند). شايسته است كه انسان با اين همه توان فردي و اجتماعي كه خداوند به او بخشیده است، بتواند براي خود و دیگر مردم، بهترين جهان مينوي يا «وهيشتم مينيو» را سازنده باشد و با انسانـيترين روش مـمكن زندگي كرده از اين حلقه فانـي بگذرد. 6- دُم پرنده نيز داراي سه رديف است كه نشانده دُژمت ودُژوخت و دُژورشت يا انديشه و گفتار وكرداربد است كه هرچند انسان را از آن گريزي نيست وبا اين انديشهها به دنيا ميآيد و از جهان درميگذرد و در پرواز او نقش بازي ميكند، ولي يك انسان آرماني زرتشتي بايستي بديها را به زيرانداخته و از رفتارهای ناشایست تا میتواند، دوري كند. 7- دو پاي پرنده بصورت دو نوارگرد است كه نشان دهنده سپنتهمن وانگرهمن است كه در نهاد همه مردم نهاده شده است. اين دو در باور اشوزرتشت، گوهر و همزاد هستند و انسان تنها موجوديست كه به سبب برخورداري از منه(خرد) و دَ اِ نو(وجدان)، با اراده و اختيار كامل، ميتواند همه سپنتهمنها را برگزيند و با انگرهمنها، درحال نبرد هميشگي باشد. اميد است همه ایرانیان بویژه جوانان، بيش از پيش به اين نگاره بسيار بامفهوم كه شـايد يكي از بزرگترين هنر نياكان با فر و شكوهمان بوده است، توجه ويژهاي داشته، باخودشناسي وخودباوري به فرهنگ پربار و پر از افتخار و سراسر زيباي ایرانیان پي برده و چنان زندگي كنيم كه پيامهاي اين نگاره پر از راز و رمز از بيندگانش خواستار است. باورهاي اهورايي نیاکان را پايه زندگي انديشمندانه خود قراردهيم. به کوشش انجمن موبدان تهران |
No comments:
Post a Comment