یک شهر در اسارت ارواح ، سوت و کور
در هر قدم علامت ممنوعه ی عبور
ماییم و ایستگاه پر از انتظار و هیچ
دستی تکان نمی خورد از یک قطار دور
شعر از محسن حسینی
در هر قدم علامت ممنوعه ی عبور
ماییم و ایستگاه پر از انتظار و هیچ
دستی تکان نمی خورد از یک قطار دور
شعر از محسن حسینی
سلام مینا جون شعر خودته؟ فوق العاده است. چه حس عمیقی در این کار نهفته است . انسان امروز حتا به دست تکان دادنی نیز قانع است . وای چه کاریه . اگه مال خودتون نیست لطف میکنید اسم شاعرش رو برام بنویسید
ReplyDeleteسلام بر شما دوست خوب مرسی از شعرتون
ReplyDelete