Pages

Total Pageviews

Followers

Sunday, May 15, 2011

اسارت ارواح

یک شهر در اسارت ارواح ، سوت و کور

در هر قدم علامت ممنوعه ی عبور

ماییم و ایستگاه پر از انتظار و هیچ

دستی تکان نمی خورد از یک قطار دور


شعر از محسن حسینی

2 comments:

  1. سلام مینا جون شعر خودته؟ فوق العاده است. چه حس عمیقی در این کار نهفته است . انسان امروز حتا به دست تکان دادنی نیز قانع است . وای چه کاریه . اگه مال خودتون نیست لطف میکنید اسم شاعرش رو برام بنویسید

    ReplyDelete
  2. سلام بر شما دوست خوب مرسی از شعرتون

    ReplyDelete