Pages

Total Pageviews

Followers

Thursday, April 28, 2011

«باشو غریبه کوچک سیگار می‌فروشد»

«باشو، غریبه کوچک» امروز 36 ساله است و از سر بی‌کاری سیگار می‌فروشد. پسرک اهوازی دیروز، با آن‌همه شهرتی که برای بازی در یک فیلم آن هم در غربت کسب کرد این روزها در زادگاهش غریبه است.
عدنان عفراویان همان باشو، غریبه کوچک است با همان رنگ رخساری که نشانی است از آفتاب تیز خوزستان.
سال 59 بود که باشو به دنبال بمباران هوایی و کشته شدن پدر و مادرش به درون کامیونی ‌پرید و از زادگاهش در جنوب کشور ‌گریخت و وقتی از کامیون پیاده شد، خود را در شمال کشور یافت و این شد زندگی جدیدش و پناه بردن به خانه و مزرعه زن گیلکی.
کودک سیه چرده دیروز، امروز 36 سال سن دارد. دیگر لازم نیست مانند بهرام بیضایی کل خوزستان را بگردی و عاقبت در محله لشکرآباد اهواز پسرکی را در سایه‌روشن کوچه ببینی که تا تو را می‌بیند بخندد و فرار کند چون شبیه او و خانواده‌اش نیستی و حرف نمی‌زنی
بیکاری یقه باشو را هم گرفته و دیگر مزرعه‌ای نیست که با نایی و بچه‌هایش روی آن کار کند… حتا با برگشتن شوهر نایی هم اوضاع فرقی نمی‌کند. به همین دلیل مدت‌هاست به شورای شهر اهواز می‌رود تا برایش کار پیدا کنند.
عدنان می‌گوید: «من هم مثل خیلی از نوجوانانی که برای اولین بار در سینما حضور پیدا کردند و شاهکاری را خلق کردند و بعد رها و تنها شدند برای مدتی افسرده و گیج شده بودم.»
اگر در میان کسانی که در اهواز بساط کرده‌اند، باشو را دیدی نپرس حال بیضایی و نایی چطور است. چون نه تنها خبری از آن‌ها ندارد بلکه داغ دلش را برای دوباره دیدن نایی و بچه‌هایش، بیضایی و شوهر نایی تازه می‌کنی.

No comments:

Post a Comment