Pages

Total Pageviews

Followers

Wednesday, August 31, 2011

سایتهای سکسی و تهرانیها؛ نظر یکی از خوانندگان

 


"تهرانیها" رتبه اول جهان در مراجعه به سایتهای سکسی / سایت جهان نیوز: یک مقام اطلاعاتی سپاه می‌گوید که تهران در میان ١٨٢ کشور جهان، بیشترین آمار مراجعه به سایت های غیراخلاقی را دارد.

نظر یکی از خوانندگان از تهران: سایت های متعلق به نهادهای امنیتی در ایران خبری را به نقل از ابراهیم بیانی، معاون اطلاعات سپاه فجر استان فارس منتشر کرده اند مبنی بر این که "تهران در میان ١٨٢ کشور جهان، بیشترین آمار مراجعه به سایت های غیر اخلاقی را دارد." این ادعا دروغی جدید از دروغگو ترین و پست ترین رژیم حاکم در سراسر جهان است و هدفی جز بدنام کردن و فاسد نشان دادن مردم پایتخت ایران ندارد.

همه می دانند که برای دیدن بسیاری از سایت ها که کوچکترین مشکل اخلاقی و حتی سیاسی هم ندارند باید از فیلترشکن استفاده کرد چه برسد به سایت های مستهجن. پس اساسا امکان مراجعه به سایت های سکسی و مستهجن از طریق اینترنت دولتی وجود ندارد. تنها راه وصل شدن به سایتهای ممنوعه ( از جمله سایت های مستهجن ) استفاده از فیلترشکن است . فیلترشکن هم اولین کاری که می کند تغییر آدرس آی پی کسی است که از آن استفاده می کند. یعنی حتی اگر تمام مردم تهران هم به سایت مستهجن مراجعه کنند آمار باید ای پی کشورهای دیگر از جمله امریکا ، آلمان ، لهستان و ... را نشان بدهد و هیچ ردی از تهران در این وبگردی مشاهده نمی شود. البته با توجه به این که یک برادر سپاهی با یک من ریش و پشم و تسبیح و کنده کاری جای مهر روی پیشانی محال است دروغ بگوید فقط یک گزینه برای ادعای او باقی می ماند. برادران ارتش سایبری مستقر در وزارت اطلاعات و سپاه و ... برای مراجعه به سایت ها از اینتزنت بدون فیلتر استفاده می کنند پس

نتیجه می گیریم بیشترین مراجعه به سایتهای غیراخلاقی توسط این برادران متدین و متعهد و البته با هدف اشاعه اسلام ناب محمدی و مقابله با "دشمن" و در جهت ازدیاد "بصیرت" صورت می گیرد.


منبع خبر ایران پرس نیوز:http://www.iranpressnews.com/source/106308.htm

Sunday, August 28, 2011

علی خامنه‌ای که در برابر مخالفانش هیچ خط قرمزی را عبور نکرده نگذاشته است و عفو مخالف در پرونده‌اش وجود ندارد یکباره بر اساس خواب‌نما شدن یکصد نفر از آن‌ها را آزاد نمی‌کند.

منبع : سايت خبرى راديو فردا

http://www.radiofarda.com/content/f7_commentary_over_khamenei_decision_to_release_some_political_prisoners/24310484.html


۱۳۹۰/۰۶/۰۶

بنا به تصمیم رهبر جمهوری اسلامی یکصد نفر از زندانیان امنیتی (به نظر مقامات قضایی و نظامی جمهوری اسلامی، زندانی سیاسی در ایران وجود خارجی ندارد) آزاد شده و می‌شوند. این حرکت با چه تحولات سیاسی دیگری در کشور همراه است؟ چرا اکنون این زندانیان مورد عفو مقام ولایت فقیه قرار می‌گیرند؟ آیا این حرکت در تصمیم‌گیری‌های خامنه‌ای مسبوق به سابقه است؟ این اقدام علی خامنه‌ای در شرایط شکننده رژیم‌های دیکتاتوری در منطقه چگونه قابل تفسیر است؟

پرده ظاهراً آخر

در رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی اعلام می‌کنند زندانیان آزاد شده ابراز ندامت و پشیمانی کرده‌اند (عباس جعفری دولت آبادی، فارس، ۵ شهریور ۱۳۹۰)، با سه هدف:

۱) اینکه آن‌ها به خاطر ندامت از عمل بر اساس حقوق مدنی و اساسی خود در منظر عمومی تحقیر شوند (که نمی‌شوند)،
۲) دیکتاتور و هوادارانش احساس خوبی داشته باشند که بخشنده و دل رحم بوده‌اند (مشخص نیست در نگاه کدام اقشار اجتماعی)، در حالی که بسیاری از زندانیان آزاد شده بخش عمده محکومیت خود را گذرانده و به زودی آزاد می‌شدند یا طبق قوانین می‌توانستند از آزادی مشروط برخوردار شوند، و
۳) اعلام اینکه طومار ماجرای انتخابات سال ۱۳۸۸ و جنبش سبز در هم پیچیده شده و پایان آن با آزادی زندانیان «فتنه» و پشیمانی آن‌ها سرفرازانه اعلام شود، در حالی که در دو سال گذشته صد‌ها بار مرگ جنبش سبز از سوی حکومت رسماً اعلام شده است.

در این پرده از نمایش که کارگردان از ابتدا دستور بازداشت، محاکمه نمایشی و صدور احکام زندان از یک تا نه سال برای فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران و دانشجویان را داده بود خود، گویی چشمان همه تماشاگران بر اعمال وی بسته بوده، دستور آزادی آنان را می‌دهد تا هم به عنوان پیروز میدان و هم به عنوان ارحم‌الراحمین در برابر چشمان عموم رژه رود.

بازگشت به دامان رهبر

همزمانی آزادی بخشی از زندانیان سیاسی با موج اعلام مواضع روحانیون جناح اصلاح‌طلب حکومتی پس از مدت‌ها سکوت کاملاً تصادفی است اما حکایت از دو نوع ذهنیت در کشور دارد. ذهنیت اصلاح‌طلبانی که رویای بازگشت به عصر طلایی امام (دوران قدرت بی‌حد و حصر آنان) را دارند متوجه است به بازگشت به قدرت به هر قیمت، در حالی که رهبر کشور از دو سال پیش تصمیم خود را برای حذف آنان از صحنه سیاسی گرفته است و مخالفان نیز اشتیاق چندانی برای بازگشت وفاداران خمینی به قدرت ندارند.

روحانیون سابقاً حکومتی و ظاهراً منتقد وضعیت موجود نمی‌توانند تصوری غیر از نظام سیاسی موجود را داشته باشند و با انواع سخنان خواستار بازگشت به عرصه سیاسی در چارچوب همین نظام حقوقی و واقعی هستند. آن‌ها نمی‌خواهند فرصت انتخابات آینده را از دست دهند و برای زمینه‌سازی جهت مشارکت بیشتر در آن تلاش می‌کنند به نظام سیاسی و مبانی‌اش ابراز وفاداری کنند.

پس از مواضع محمد خاتمی در باب بخشش از سوی دو طرف ماجرا، محمد موسوی خوئینی‌ها از انکار شعار جمهوری ایرانی و رد شعار علیه خامنه‌ای توسط اصلاح‌طلبان و هوادارانشان (خبر نت، ۲ شهریور ۱۳۹۰)، علی اکبر محتشمی‌پور از انکار شعار نه غزه، نه لبنان (با عنوان عکس‌العملی بودن آن در برابر خس و خاشاک نامیده شدن، کلمه، ۳ شهریور ۱۳۹۰) و موسوی لاری با اعلام التزام عملی به نظریات رهبر (الف به نقل از هفته نامه مثلث، ۵ شهریور ۱۳۹۰) سخن گفته‌اند.

کسی قرار نیست تنور انتخابات را گرم کند

خامنه‌ای بار‌ها از نگرانی جدی خود از حضور اصلاح‌طلبان در قدرت بالاخص در مذاکرات با غربی‌ها سخن گفته است. از این جهت حتی داغ کردن تنور انتخابات نمی‌تواند انگیزه کافی برای وی جهت باز کردن راه رقابت سیاسی برای آنان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری فراهم کند.

خامنه‌ای پس از تجربه انتخابات سال ۱۳۸۸ دیگر شور و شوق انتخاباتی پر شور را در سر نمی‌پرورد تا به واسطه آن بخشی از زندانیان سیاسی را آزاد کند.

معمر و بشار پیش روی خامنه‌ای

اما ذهنیت خامنه‌ای به گونه‌ای دیگر با شرایط سیاسی امروز درگیر است. سقوط طرابلس در مدتی کوتاه و سر به نیست شدن معمر قذافی که پایان رژیم وی را رقم زده است و نیز تداوم حرکت معترضان در سوریه تا حد نزدیکی ارجاع پرونده حکومت بشار به شورای امنیت علی خامنه‌ای را نگران کرده است، تا حدی که فتنه‌گران علیه حکومت خویش را آزاد می‌کند.

سقوط مبارک و بن علی برای خامنه‌ای که تنها کابوسش ایالات متحده و تنها نظریه‌اش نظریه توطئه است و دوستان ایالات متحده و غرب را دشمن خود می‌داند نمی‌توانست تا این حد نگران کننده باشد. او اکنون به دو رهبر با شباهت بسیار زیاد به خود (فرا قانون، مادام‌العمر، نظارت‌ناپذیر، غیر پاسخگو و در عین حال در دوره‌هایی ضد امپریالیست و ضد غرب) می‌نگرد که یکی در حال احتضار و دیگری در سی سی یو بستری است.

علی خامنه‌ای که در برابر مخالفانش هیچ خط قرمزی را عبور نکرده نگذاشته است و عفو مخالف در پرونده‌اش وجود ندارد یکباره بر اساس خواب‌نما شدن یکصد نفر از آن‌ها را آزاد نمی‌کند. تصاویر پخش شده از فتح باب العزیزیه و تونل‌های سی کیلومتری مجتمع قذافی توسط شورشیان باید خواب خوش را بر وی تلخ کرده باشد.

این نخستین بار است که این تعداد زندانی سیاسی یکباره آن هم با عنوان عفو رهبری در ۲۲ سال گذشته آزاد می‌شوند. پیش از این روال جمهوری اسلامی بر آن بود که حتی اگر زندانیان سیاسی را آزاد می‌کرد آن‌ها را تحت عنوان مرخصی به خانه می‌فرستاد و بعد اصراری بر بازگشت آن‌ها صورت نمی‌گرفت تا هم فشار سیاسی بر روی حکومت کاهش یابد و هم شمشیر مدت باقی مانده زندان بر سر زندانی به مرخصی آمده باقی بماند تا وی به فعالیت گذشته باز نگردد.

حتی بسیاری از زندانیان سیاسی که مدت محکومیت خویش را گذارنده‌اند با پرونده‌های تازه مواجه شده و زمان بیشتری را در زندان گذارنده‌اند. خامنه‌ای تنها مجرمان عادی را که خطری برای تخت وی نداشته‌اند عفو می‌کرده است.

بازی دوگانه

اما خامنه‌ای در عین بازی در پرده عفو، کاملاً به جدیت جرقه‌های اجتماعی ولو بسیار کوچک در بستن طومار حکومت‌ها وقوف دارد. او بهتر از هر کسی می‌داند که با جمع کوچکی از فرماندهان نظامی‌اش تنها مانده و کسانی که در حسینیه برای وی فریاد می‌کشند روزی دیگر می‌توانند برای رهبر دیگری که شیرهای نفت را در دست دارد همین فریاد‌ها را بکشند.

او می‌داند که آتش اعتراضات در لیبی با اعتراض به تاخیر در ساختن واحدهای مسکونی، در تونس با خودکشی یک دستفروش و در مصر و سوریه با یک دعوت فیس‌بوکی شعله‌ور شد. به همین دلیل است که فعالان محیط زیست در آذربایجان با برخورد آهنین دستگاه‌های امنیتی مواجه شده‌اند یا دعوت‌کنندگان به یک آب بازی ساده در تهران و شهرستان‌ها به سرعت بازداشت شده و رسانه‌های حکومتی آن‌ها را به شدت محکوم می‌کنند.

بشار اسد نیز در میانه جنبش یکباره تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد اما این اقدام برای راضی کردن مخالفان بسیار دیر بود. علی خامنه‌ای اکنون پیش از افروخته شدن آتش اعتراض در کشور به آزادی بخش کوچکی از زندانیان سیاسی و عقیدتی می‌پردازد تا بعدا مجبور نشود همه آن‌ها را زمانی که حکومت وی متزلزل‌تر شده آزاد کند.

Saturday, August 27, 2011

تیراندازی به مردم با گلوله های پلاستیکی در ارومیه، درگیری ها ادامه دارد

ندای سبز آزادی: به گزارش منابع خبری در استان آذربایجان، درگیری های پراکنده ای از سطح شهر های ارومیه و تبریز گزارش شده است.
گفتنی است در جریان اعتراض شهروندان ارومیه و تبریز به وضعیت دریاچه ارومیه این درگیری ها رخ داده است.
ندای سبز آزادی با کمک از رسانه های آذری زبان، فعالین آذربایجانی و گزارش شاهدان عینی تلاش می کند تا گزارش لحظه به لحظه این درگیری ها را برای مخاطبین خود گزارش کند.
آنچه مشخص است خبر ها از طریق شهروند خبرنگاران از خیابان های ارومیه و تبریز گزارش می شود و ندای سبز آزادی موثق بودن این اخبار را به علت نداشتن خبرنگار منطقه ای نمیتواند تضمین کند.
خبرها را که لحظه به لحظه بروز می شود را میتوانید در اینجا دنبال کنید:
ساعت 18/11 : آتش زدن یک موتور پلیس توسط معترضان. درگیری ها بسیار شدید گزارش می شود
ساعت 18/15 : تیراندازی به مردم با گلوله های پلاستیکی گفته می شود 10 نفر مجروح گردیده و نیز 4 نفر از ماموران مجروح شده اند. درگیری ها ادامه دارد
ساعت 18/20 : تعداد موتورهای آتش زده به 2 عدد رسید. در خیابان عطایی 1 موتور دیگر آتش زده شد
تعداد شرکت کنندگان در تظاهرات ارومیه 50 هزار نفر تخمین زده می شود شعار آزربایجان دو سس ور ......... اورمو گولونه نفس ور از صدها متری تظاهرات شنیده می شود.
افت شدید سرعت اینترنت در اورمیه از بعد از ظهر امروز سرعت اینترنت در اورمیه به شدت افت کرده است به طوری که برای لود شدن صفحه گوگل حدودا باید 4 دقیقه صبر کرد
ساعت 18/26 : کانون دریگری ها به داخل کوچه های خیابان امام و عطایی کشیده شده است. تعداد مجروحان و بازداشت شدگان بالا می رود . مردم همچنان به خیابان امام می روند
گزارشات رسیده دست کم ۱۲ تن از شهروندان بر اثر شلیک گاز اشک آور و برخورد خشونت آمیز نیروهای ضد شورش آسیب دیده‌اند.
کانون درگیری‌ها خیابان امام ارومیه اعلام شده است که به دلیل برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با تظاهرات کنندگان و به دلیل کثرت شرکت کنندگان درگیر‌ها به خیابان عطایی و عسگر آبادی نیز کشیده شده است.
طبق گزارش شاهدان عینی شهروندان معترض اقدام به آتش زدن دو موتور سیکلت متعلق به نیروی‌های ضد شورش نموده‌اند.
ساعت 18 / 50 : گزارش ها از تبریز حاکی از عدم شروع اعتراض ها می باشد بر اساس گزارش های ارسالی خیل عظیم ملت و نیروهای امنیتی در حال رفت و آمد می باشند.
ساعت 18/52 : ادامه درگیری شدید در اورمیه
بنا به گزارشات رسیده درگیری شدیدی ادامه دارد. گفته می شود تعداد دستگیری ها به 30 نفر رسیده است. خیابان بعثت در گیری بسیار شدید می باشد
کشیده شدن درگیری ها به خیابان باکری اورمیه، ماموران به صورت شدیدی اقدام به شلیک اشک آور می کنند.
ساعت 19 / 09 : برقراری آرامش نسبی در سطح شهر اورمیه
پس از درگیری گسترده در خیابان های عطایی ، بعثت ، عسگرآبادی و امام هم اکنون تا حدودی جو آرام شده است، مردم هم اکنون در پاساژها و کوچه های اطراف محل درگیری حضور دارند، نیروی انتظامی اورمیه با امتناع از درگیری با مردم خود را در کنار ملت قرار داده است
ساعت 19/ 13 : بازار سر پوشیده کاملا تعطیل شده است. چندین سطل زباله در بعثت آتش زده شده است
ساعت 19/24 : کشیده شدن درگیری ها به خیابانهای مرکز و مطهری (شاپور) اورمیه درگیری ها در اورمیه به مرکز و خیابان مطهری کشیده شده است و دهها سطل زباله آتش زده شده است . دهها نفر دستگیر شده و چند زن در بین آنها دیده می شود
ساعت 19/26 : خبر های رسیده از تبریز حاکی از یک جو کاملا امنیتی است . شاهدان عینی خبر از استقرار هزاران نیرو در خیابان های تبریز می دهند
آغاز درگیری ها در تبریز
بنا بر گزارش شاهدان عینی خیابان های اصلی شهر تبریز نیز مملو از نیروهای امنیتی است و اکثر پاساژ های مرکز شهر تعطیل و تخلیه شده است.
بر اساس گزارش های رسیده از تبریز مردم معترض در خیابان شهناز اقدام به تجمعات پراکنده ای نموده و صد ها تن از شهروندان در مقابل خانه مشروطه تجمع کرده و اقدام به سر دادن شعار کرده اند، در پی ممانعت نیروهای امنیتی این تجمع نیز به درگیری انجامیده است.
نیروهای امنیتی در باغ گلستان، چهار راه شهناز، گونگا باشی، بازار، بازار آغزی خیابان فردوسی، چهار راه آبرسان حضور چشمگیری دارند.
اختلال در شبکه تلفن همراه نیز از سوی شاهدان عینی گزارش شده است هم چنین شاهدان عینی به گزارشگر گفتند:" نیروهای امنیتی به زور اقدام به بستن مغازه های شهر میکنند
ساعت 19 / 30 : کشیده شدن درگیری ها به بازار یکانیان اورمیه و دوشابچی خانا . درگیری ها شدید گزارش می شود
ساعت 19 / 31 : هرانا؛ بازداشت ده ها تن از شهروندان در ارومیه/ آغاز درگیری ها در تبریز
در نتیجه درگیری های نیروهای ضد شورش با شهروندان معترض در شهر ارومیه تا کنون ده ها تن از شهروندان بازداشت شدند.

استقرار نیروهای امنیتی و درگیری‌ در ارومیه و تبریز

استقرار نیروهای امنیتی و درگیری‌ در ارومیه و تبریز

خبرگزاری هرانا – در پی فراخوان فعالین مدنی آذربایجان برای اعتراض به رد طرح دو فوریتی «آبرسانی به دریاچه ارومیه» در مجلس شورای اسلامی، نیروهای امنیتی برای جلوگیری از برگزاری هرگونه تجمع در خیابان‌های شهرهای ارومیه و تبریز مستقر شده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در همین راستا از ساعاتی پیش سرعت دسترسی به اینترنت در این شهر‌ها به شدت افت کرده است.
نیروهای امنیتی در میادین و خیابان‌های اصلی شهر مستقر شده و اکثر فروشگاه‌ها و مغازه‌های خیابان‌های اصلی در هماهنگی با خواست نیروی انتظامی تعطیل شده است.
پلیس ضد شورش در خیابان باکری، امام، عطایی و چهارراه عسگر آبادی شهر ارومیه مستقر شده و از شکل گیری هر گونه تجمعی جلوگیری می‌کنند.
علی رغم تدابیر لحاظ شده بر اساس گزارش شاهدان عینی هزاران نفر از شهروندان در ارومیه در پی ممانعت نیروهای امنیتی از برگزاری تجمع با پلیس درگیر شده‌اند.
بر اساس گزارشات رسیده دست کم ۱۲ تن از شهروندان بر اثر شلیک گاز اشک آور و برخورد خشونت آمیز نیروهای ضد شورش آسیب دیده‌اند.
کانون درگیری‌ها خیابان امام ارومیه اعلام شده است که به دلیل برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با تظاهرات کنندگان و به دلیل کثرت شرکت کنندگان درگیر‌ها به خیابان عطایی و عسگر آبادی نیز کشیده شده است.
طبق گزارش شاهدان عینی شهروندان معترض اقدام به آتش زدن دو موتور سیکلت متعلق به نیروی‌های ضد شورش نموده‌اند.
همچنین بنا بر گزارش شاهدان عینی خیابان های اصلی شهر تبریز نیز مملو از نیروهای امنیتی است و اکثر پاساژ های مرکز شهر تعطیل و تخلیه شده است.
بر اساس این گزارش مردم معترض در چهار راه شهناز اقدام به تجمعات پراکنده ای نموده و صد ها تن از شهروندان در مقابل خانه مشروطه تجمع کرده و اقدام به سر دادن شعار کرده اند، در پی ممانعت نیروهای امنیتی این تجمع نیز به درگیری انجامیده است.
نیروهای امنیتی در باغ گلستان، چهار راه شهناز، گونگا باشی، بازار، بازار آغزی خیابان فردوسی، چهار راه آبرسان حضور چشمگیری دارند.
اختلال در شبکه تلفن همراه نیز از سوی شاهدان عینی گزارش شده است هم چنین شاهدان عینی به گزارشگر هرانا گفتند:" نیروهای امنیتی به زور اقدام به بستن مغازه های شهر میکنند."
ساعاتی پیش نمایندگان مجلس شورای اسلامی با انتشار نامه‌ای در رسانه‌ها دولتی رای منفی خود به طرح دو فوریتی «آبرسانی به دریاچه ارومیه را تکذیب کردند.

Tuesday, August 23, 2011

آقای خامنه‌ای متشکریم! مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
همه‌ی ما بايد سپاس‌گزار آقای خامنه‌ای باشيم که با واگذاری نقش علنی به حسين شريعتمداری‌ها و شيخ محمد يزدی‌ها در انتخابات و علنی ساختن حضور "چماق‌داران ولايت" در مجلس آينده، پيشاپيش ايجاد درک صحيح‌تر نسبت به تلقی نظام از "مجلس" و "انتخابات‌" را ممکن نمود
افسانه انتخابات در جمهوری اسلامی از سوژه‌هايی است که سران کودتا اخيراً بيش از هر زمان ديگری به سرگرم‌کنندگی و فريبندگی آن دل بسته‌اند و برای پيش‌برد آن تقسيم وظيفه‌ی دقيق انجام داده‌اند.
يکی مأموريت دارد که در کسوت هیأت داوری اصلاح‌طلبان را به «خوب» و «بد» يا «تابع ولايت» و « فتنه‌گر» تقسيم کند،؛ ديگری اصلاح‌طلبب‌های خوب را به شرکت در انتخابات فرامی‌خواند و هم‌زمان عده‌ی ديگری از حاميان ولايت به ياران خود هشدار می‌دهند که فريب «اصلاح‌طلبان خوب» را نخورند.
اين تقسيم‌بندی تا حدودی نيز به‌کار مجموعه‌ی کودتاچيان آمد تا جايی که برخی از اصلاح‌طلبان آن را نشانه‌ی اختلاف ديدگاه اصول‌گرايان در مورد جناح رقيب دانستند. اين تلقی خوش‌بينانه واکنش مثبت گروهی از اصلاح‌طلبان به دعوت فريب‌کارانه‌ی جناح حاکم را به دنبال داشت.
نخستين واکنش‌گرانِ اصلاح‌طلب کسانی بودند که در سال‌های نه چندان دور در جايگاه‌های رهبری اصلاحات قرار داشتند و پايگاه مردمی ايشان موجب مدارای اقتدارگرايان با آن‌ها می‌شد. اما اين بار شرايط متفاوتی بر کشور حاکم بود و اقتدارگرايانِ کودتاچی بدون نگرانی از افزايش نفرت عمومی، بر اجرای تصميم خويش برای حذف همه‌ی معارضان ومنتقدان که از نظر حاکميت «مزاحم» تلقی می‌شدند، اصرار داشتند. لذا به‌محض انتشار سخنان دوپهلوی برخی اصلاح‌طلبان که می‌توانست نوعی چراغ سبز برای حضور احتمالی در انتخابات باشد رهبر جمهوری اسلامی شخصاً به ميدان آمد و به‌زعم خود با تحقير هويت و اصالت جناح چپ - اصلاح‌طلبان - خيال سران اين جناح را آسوده کرد که چهره‌های مؤثر و مورد احترام که سابقه‌ی مخالفت يا انتقاد به رهبری دارند اجازه‌ی حضور در انتخابات را نخواهند داشت.
آقای خامنه‌ای در سخنرانی هفتم خردادماه ۹۰ خود اعلام کرد: «در دهه‌های قبل، يک جريانی در کشور وجود داشت به نام جريان چپ. آن‌ها شعارهای خوبی هم می‌دادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقوای جمعی به خرج ندادند. در ميان‌شان آدم‌هائی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آن‌ها را به جائی رساند که فتنه‌گرِ ضد امام حسين و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آن‌ها تکيه کند! آن‌ها نيامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعاردهنده‌ی ضد امام و ضد انقلاب توانست به آن‌ها تکيه کند؛ اين خيلی خطر بزرگی است. آن‌ها غلتيدند. بنابراين تقوای جمعی لازم است.»
اين سخنان توأم با عصبانيت نشان می‌داد به عقيده حاکم غير پاسخگوی ايران «اصلاح‌طلبان خوب» کسانی هستند که هيچ علقه و علاقه‌ای به سران جناح چپ - کروبی ، موسوی ، خاتمی و موسوی خوئينی - و کسانی که در اختلافات ميان دو جناح گاه به طرف جناح چپ متمايل شده‌اند - مانند رفسنجانی - نداشته‌اند.
اما ظاهرأ اين پيغام آشکار نيز نتوانست احساس وظيفه‌ی برخی از اصلاح‌طلبان برای حضورِ فعال در انتخابات و گرم کردن تنور مورد علاقه‌ی آقای خامنه‌ای را کاهش دهد لذا بخش‌های ديگر از ستاد انتخابات کودتايی فعال شدند تا ديدگاه «رهبر معظم» را به آگاهی «اصلاح‌طلبانِ انتخابات‌محور» برسانند.
در اين فاز نيز دو وظيفه‌ی مشخص به دو گروه از«اصول‌گرايانِ ولايت‌مدار» سپرده شد. آغاز فعاليت گروه اول، دو سخنرانی حسين شريعتمداری، سخنگوی رسمی رهبری در روز پنج‌شنبه ۲۳ تيرماه ۹۰ در اهواز بود که يکی از سخنرانی‌ها در جمع ناظران انتخاباتی شورای نگهبان ايراد گرديد. حضور نماينده رهبری در استان خوزستان در هنگام سخنرانی شريعتمداری به اين مفهوم بود که مديرمسئول کيهان به عنوان يک مسئول رسمی و طراز اول کشور به خوزستان سفر کرده و در ميان «ناظرانِ بی‌طرفِ (!) انتخابات» حضور يافته است.
حسين شريعتمداری که در تمامی دو دهه‌ی گذشته عداوت و بغض خود نسبت به اصلاح‌طلبان را آشکارا بيان کرده، در آن جلسه رهنمودهای لازم را در اختيار نمايندگان شورای نگهبان قرار دارد تا کم‌هوش‌ترين افراد هم بدانند حاکميت کودتايی در انتخابات آتی مجلس حتی تظاهر به بی‌طرفی را ضروری نمی‌داند.
پس از آن هم محوريت شيخ محمد يزدی برای اصول‌گرايان افراطی و حضور او در کانون تصميم‌گيری انتخاباتی آن‌ها نشان داد اکنون حتی اظهارات نسبتأ معتدل علی لاريجانی در نخستين روزهای پس از ۲۲ خرداد ۸۸ ، محلی از اعراب ندارد.
لاريجانی يک هفته پس از کودتای ۲۲ خرداد در يک گفت‌وگوی تلويزيونی «حمايت برخی از اعضای شورای نگهبان از يک کانديدا»‌ را از عوامل بدبينی‌ها و ناآرامی‌های پس از انتخابات دانست. دو سال و دو ماه بعد از آن سخنان اکنون عضو مؤثر شورای نگهبان که قاعدتاً بايستی ناظر بی‌طرف انتخابات باشد رسمأ محوريت تنظيم ليست انتخاباتی اصول‌گرايان را به‌عهده می‌گيرد تا مشخص شود انتخابات توسط کسانی برگزار می‌شود که در کادر رهبری يکی از جناح‌های کشور حضور دارند.
علاوه بر حسين شريعتمداری و شيخ يزدی که حضور و نقش‌آفرينی ايشان بيان‌گر اراده‌ی حاکميت برای وداع با «نمايش بی‌طرفی در انتخابات» بود، گروه ديگری نيز مأموريت يافتند پيشاپيش تکليف «راه‌يافتگانِ ناهماهنگ» مجلس نهم را مشخص نمايند.
اعلام کانديداتوری افرادی همانند مجتبی ذوالنور در واقع هشدار زودهنگام به کسانی است که گمان می‌کنند با مخفی نگه‌داشتن سوابق اصلاح‌طلبانه يا عدم افشای ديدگاه‌های واقعی خويش نسبت به تحولات کشور، می‌توانند به مجلس راه يابند و سپس اهداف واقعی خويش را پی‌گيری نمايند.
مجتبی ذوالنور کسی است که شخصاً هدايت برخی حملات به سران جناح اصلاح‌طلب را به‌عهده داشته و در اتاق فرماندهی که برای سرکوب تظاهرات و تجمعات بعد از انتخابات تشکيل شد از عناصر کليدی بوده است. حمله اراذل و اوباش حکومتی به مهدی کروبی در سال ۸۸ و به هنگام سفر او به قم را همه‌ی ما به ياد داريم. پس از آن‌که «چماق‌داران ولايت‌مدار» با حمله به منزل آيت‌الله صانعی کروبی را ناچار به ترک منزل اين مرجع تقليد نمودند شيخ شجاع به منزل مرحوم آيت‌الله العظمی منتظری رفت و در نيمه‌های شب با مجتبی ذوالنور مواجه شد تا شيخ و دوستان او بدانند حملات به سران جنبش سبز نه يک «امر اتفاقی» برای «ارضای حس اوباش‌گری افراطيون ولايت‌مدار» بلکه اراده‌ی سران حکومت است که توسط فرماندهان اصلی سپاه هدايت می‌شود.
اين‌که ذوالنور و ذوالنورها جايگاه اثرگذار خود در سپاه را رها می‌کنند تا به مجلسی بروند که حتی بسياری از اصول‌گرايان به فرمايشی يا بی‌خاصيت بودن آن اعتراف می‌کنند مفهومی جز واگذاری نقش ويژه به اين «فرماندهان چماق‌داری» برای برخوردهای فيزيکی با نمايندگان ناهماهنگ در مجلس نهم ندارد.
در مورد انتخابات اسفندماه سخن بسيار است اما دو نکته‌ای که در اين يادداشت مورد اشاره قرار گرفت اگر بذل توجه «اصلاح‌طلبانِ مشتاق انتخابات» را به دنبال داشته باشد احتمالاً تجديد نظر در تصميم برخی از آن‌ها را موجب خواهد شد. در عين حال همه‌ی ما بايد سپاس‌گزار آقای خامنه‌ای باشيم که با واگذاری نقش علنی به حسين شريعتمداری‌ها و شيخ محمد يزدی‌ها در انتخابات و علنی ساختن حضور «چماق‌داران ولايت» در مجلس آينده، پيشاپيش ايجاد درک صحيح‌تر نسبت به تلقی نظام از «مجلس» و «انتخابات‌» را ممکن نمود.

Wednesday, August 17, 2011

خبرهای حقوق بشری: ضرب‌وشتم حسين رونقی در زندان، احضار فخرالسادات محتشمی‌پور، محکوميت هيلا صديقی

حسين رونقی ملکی پس از نوشتن نامه به دادستان مورد ضرب وشتم مامور سپاهی قرار گرفت و به بيمارستان منتقل شد
والدين حسين رونقی ملکی، وبلاگ نويس زندانی از ضرب و شتم شديد او توسط ماموران زندان پس از ملاقات روز گذشته خود خبر می دهند. پدر حسين رونقی در گفتگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که اين ضرب و شتم به دليل نوشتن نامه پسرم به دادستان تهران بوده است. او با اظهار اينکه از اين شکنجه ها ديگر خسته شده است خطاب به فعالان حقوق بشر گفت :« اگر می توانند جلوی اين رفتارها را بگيرند و يا ما و پسرم را بکشند تا ديگر راحت شويم. آخر اينهمه شکنجه برای چيست.» نامه حسين رونقی ملکی نشان می دهد که دادستان تهران به صورت مستقيم در مرخصی ندادن به وی برای معالجه دست داشته چرا که پزشکی قانونی چندين ماه قبل موافقت خود را با مرخصی او اعلام کرده بود.

حسين رونقی ملکی، وبلاگ نويسی که پس از وقايع انتخابات رياست جمهوری ۸۸ بازداشت شد و هم اکنون کليه های وی به شدت صدمه ديده و نيازمند مراقبت جدی پزشکی است در تاريخ ۲۳ مرداد ماه نامه ای خطاب به دادستان تهران نوشت که در آن درباره مشکلات بند ۳۵۰ زندان اوين و از نياز فوريش به درمان در خارج از زندان نوشته بود.اما روز گذشته خانواده حسين رونقی پس از ملاقات کابينی هفتگی توسط هم بندی های پسرشان شنيدند که او به دليل همان نامه مورد ضرب وشتم يک مامور قرار گرفته است.

به گزارش سايت جرس حسين رونقی ملکی، در نامه اش خطاب به دادستان تهران نوشته است:« آقای دولت آبادی يادتان هست در مورد وضعيت وخيم جسمی‌ام به خاطر دو عمل جراحی کليه، داشتن سنگ کيسه صفرا، آنژين قلبی و شکستگی دندان که هديه بازجويان است برايتان گفتم. يادتان هست گفتم شرايط دسترسی به تغذيه مناسب و دارو، کلينيک تخصصی و محيط‌های آرام برای استراحت من فراهم نيست. در مقابل شما چه گفتيد؟ تنها پاسخ داديد که به دليل مخالفت سپاه نمی‌توانيد مرا به مرخصی اعزام کنيد. يادتان هست در ملاقات‌های پيشين گفته بوديد که اگر پزشکی قانونی با اعزام تو به مرخصی موافقت کند، تو را به مرخصی می‌فرستيم. بعد از صحبت‌های شما تحقيق کردم و ديدم که سه ماه قبل از اظهارات جنابعالی، پزشکی قانونی موافقت خويش را با اعزام من به مرخصی اعلام کرده و برای شما فرستاده بود.‌‌ »

زليخا موسوی، مادر حسين ملکی به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت:« امروز از زندان به ما زنگ زدند و گفتند که پسرم را ديروز مامور اطلاعات سپاه پس از ملاقات کتک زده است، او از حال رفته و چند ساعت همان طور در زندان مانده تا او را به بيمارستان طالقانی فرستادند، وقتی بهوش هم آمده او را بلافاصله به زندان برگردانده اند. پسر من پس از ماه ها شکنجه و ۱۱ ماه انفرادی و نداشتن ملاقات حضوری و مرخصی نامه ای به دادستان نوشته است، به خاطر همين يک نامه او را روانه بيمارستان کرده اند. او کليه هايش خونريزی دارد آنوقت او را کتک هم می زنند. ما مادر و پدريم. چطور اينهمه می توانيم اذيت و آزار به فرزندمان را تحمل کنيم. ديگر شورش را در آورده اند. حالم بد است ، نمی دانم چه کنم، چه بگويم. اينها می خواهند پسرم را بکشند، خودشان هم چند بار به ما گفتند ما حسين را می کشيم. من از سازمان های حقوق بشری می خواهم که به پسرم کمک کنند.»

احمد رونقی ملکی نيز درباره وضعيت کنونی پسرش به کمپين بين المللی حقوق بشر گفت: « من امروز هر چقدر با مسولان زندان و دفتر دادستان تماس گرفتم کسی جواب نداد. نمی دانم الان وضعيت حسين چطور است، نمی دانم چرا اينقدر فرزندم را اذيت می کنند. از مسولان خواهش دارم که به اين وضعيت رسيدگی کنند و به پسرم اجازه بدهند تا امشب با ما تماس بگيرد.ما هر هفته برای ۱۵ دقيقه ملاقات کابينی از تبريز به تهران سفر می کنيم، حدود ۱۲ ساعت در مسير هستيم بعد هم می شنويم که پسرمان را کتک زده اند. آخر اين درست است.»

احمد رونقی ملکی که به شدت از وضعيت پسرش نگران و ناراحت است، گفت:« در کشور ما نه قانون وجود ندارد و نه کسی که برويم به او بگويم که بی قانونی اعمال می شود. آخر نمی شود در زندانی که زير نظر حفاظت سازمان زندان ها است هر مامور سپاهی که دلش می خواهد، بيايد و پسرم را کتک بزند. واقعا من متاسفم برای کشوری که فقط ادعای اجرای عدالت را دارد، قانونی نيست و مسولی هم وجود ندارد که به شکايت ها رسيدگی کنند و سازمان های حقوق بشر هم فقط حرف می زنند.حرف به درد زندانيان سياسی نمی خورد.»

زليخا موسوی با اشاره به ملاقات روز گذشته با پسرش گفت:« ديروز حسين به ما گفت که دادستان تهران به ملاقاتش رفته و گفته برای وثيقه آزادی او يک يا دو ميلياردی نوشته اند اما مثل اينکه سپاه می خواهد حسين عفو بنويسد مگر حسين چکار کرده است که عفو بنويسد.»

حسين رونقی ملکی ۲۲ آذر ماه سال ۸۸ بازداشت شد و در دادگاه تجديد نظر به ۱۵ سال حبس قطعی محکوم شد و اکنون در زندان اوين به سر می برد. او پيش از اين نامه ديگری نيز در تاريخ ۲۰ تيرماه خطاب به دادستان تهران نوشته و تقاضا کرده بود به دليل وضعيت وخيم جسميش مرخصی استعلاجی به او داده شود: :«هر چند تاکنون در برابر حکم ناعادلانه دادگاه سکوت کرده‌ام اما اين بار به حکم وجدان و عقل در برابر به خطر افتادن سلامتی‌ام سکوت نمی‌کنم.»



همزمان با انتشار نامه سرگشاده به رييس قوه قضاييه؛ احضار فخرالسادات محتشمی پور
فخرالسادات محتشمی پور، همسر سيد مصطفی تاج زاده، برای ادای پاره ای توضيحات به دادگاه احضار شد.

به گزارش تحول سبز، همزمان با انتشار نامه سرگشاده خانواده تاج زاده به رييس قوه قضاييه و درخواست رسيدگی به برخوردهای غيرقانونی صورت گرفته با وی در دو سال گذشته، همسر اين زندانی سياسی برای ادای پاره ای توضيحات به شعبه چهار دادسرای امنيتی اوين احضار شد.

اين در حالی است که هنوز پرونده محتشمی پور که پس از بازداشت وی تشکيل شده بود مفتوح است و حکمی برای وی صادر نشده است. گفتنی است محتشمی پور در روز ۱۰ اسفند ماه سال گذشته دستگير شد و مدت ۴۵ روز را در انفرادی و تحت بازجويی سپری کرد. اتهام وی نگارش عريضه های روزانه و اطلاع رسانی در خصوص وضعيت خانواده های زندانيان سياسی عنوان شده بود.

***
محکوميت هيلا صديقی شاعر جوان به حبس تعليقی
هيلا صديقی، شاعر حامیِ جنبش سبز توسط دادگاه انقلاب به چهار ماه حبس تعزيری که به مدت ۵ سال تعليق شده است محکوم شد.

به گزارش کلمه، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به رياست قاضی پيرعباس امروز به اتهام اين شاعر جوان رسيدگی کرد و وی نيز به دفاع از خود در مقابل اتهام ها پرداخت و در نهايت همين امروز نيز حکم وی صادر شد.

طبق حکمی که به صديقی ابلاغ شد وی به ۴ ماه حبس تعزيری که به مدت ۵ سال به حالت تعليق در می آيد محکوم شده است. وی در صفحه فيس بوک خود اعلام کرده که به اين حکم اعتراض نمی کند.

هيلا صديقی که پس از انتخابات سال ٨٨ ، بارها احضار و مورد بازجويی قرار گرفته بود.

***
تاييد دو سال زندان برای محمدرضا صباغی، از معترضان به نتايج انتخابات
دو سال حکم زندان محمد رضا صباغی از معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری در شعبه ۵۴ دادگاه تجديد نظر دادگاه انقلاب تاييد شد و اين شهروند معترض ۱۲ تيرماه سال جاری برای اجرای حکم به زندان اوين فراخوانده شد .

به گزارش کلمه ، اين جوان ۲۷ ساله به اتهام اجتماع و تبانی نهم آبان ماه سال ۸۹ در منزلش بازداشت شد .او توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه به دو سال زندان محکوم شد که اين حکم عينا در در دادگاه تجديد نظر تاييد شد .

وی هم اکنون همراه با ۲۰۰ زندانی سياسی ديگر در بند ۳۵۰ زندان اوين به سر می برد .

***
مسعود شفيعی: قاضی با ابلاغ نکردن حکم دادگاه سه آمريکايی تخلف می کند
مسعود شفيعی وکيل سه آمريکايی د رزندان در گفت وگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که اعلام نکردن حکم سه موکلش توسط قاضی تخلف است چرا که طبق قوانين ايران بايد يک هفته بعد از برگزاری دادگاه حکم اعلام شود. آقای شفيعی با نقض سخنان غلامحسين محسنی اژه ای که گفته بود در جلسه آخر نهم مرداد ماه اين سه آمريکايی، قاضی دادگاه ختم پرونده را اعلام نکرده بود به کمپين گفت که جلسه ياد شده ختم پرونده موکلانش بوده است. مسعود شفيعی، وکيل پرونده سه آمريکايی به کمپين گفت:« آقای صلواتی، قاضی پرونده در دادگاه دوشنبه ۹ مرداد ماه، يعنی آخرين جلسه دادگاه در دو هفته پيش، ختم رسيدگی به پرونده را اعلام کردند و حتی به من، جاش و شين بلند گفتند تا هفت روز ديگر رايم را خواهم داد.»

محسن اژه ای، سخنگوی قوه قضاييه در نشست خبری خود در روز دوشنبه در حالی از ابلاغ حکم پرونده سه آمريکايی در روزهای آتی خبر داد که به نقل از ايسنا، خبرگزاری دانشجويی او دليل تاخير اعلام حکم را داشتن يک سوال از سوی قاضی پرونده اعلام کرد. او گفت:« قاضی رسيدگی‌کننده به اين پرونده به دليل دريافت پاسخ يک سوال از نيروهای مرزی، ختم جلسه را اعلام نکرده است. اما به زودی حکم صادر می شود.»

مسعود شفيعی با اشاره به آيين دادرسی کيفری گفت: « ماده ۲۱۲ قانون آيين دادرسی کيفری تصريح می کند که اگر قاضی ختم رسيدگی پرونده را اعلام کند بايد همان لحظه حکم را ابلاغ کند و اگر انشا رای تمهيداتی دارد مانند تايپ شدن و.. حداکثر تا يک هفته رايش را ابلاغ کند. در مورد اين پرونده بايد بگويم که قاضی دارد تخلف می کند.»

وکيل پرونده سه آمريکايی با اشاره به صحبت های سخنگوی قوه قضاييه گفت:« آقای اژه ای که گفته به زودی حکم صادر می شود ممکن است اطلاعی از روند پرونده نداشته است با اين حال او قاضی بوده و بايد بداند که رای دادگاه بايد ظرف هفت روز از زمان ختم رسيدگی به پرونده ابلاغ شود. البته در پرونده های حساسی مثل اين پرونده آنقدر که به فکر محتوی رای هستند چندان به روال قضايی و اداری زمان حکم توجهی نمی شود. و معمولا عرف است که پرونده های حساس کمی ابلاغ رايشان طول بکشد.»

مسعود شفيعی با اشاره به گذشته دو هفته از ختم رسيدگی پرونده گفت: «صدور رای پس از يک هفته غير قانونی است ولی به اين معنا هم نيست که اگر رای پس از هفت روز صادر شد، رای غير قانونی است. ديگر عرف شده پرونده های که ابعاد سياسی پيدا می کنند تا تمهيدات سياسيش انجام شود صدور حکم شان بيش از هفت روز طول بکشد.»

سه گردشگر آمريکايی به نام های سارا شورد ، شين باور و جاشوا فاتال در مرز ميان ايران و کردستان عراق در تاريخ ۸ مرداد ۱۳۸۸ در ايران دستگير شدند و به جاسوسی و ورود غير قانونی متهم شدند. در تاريخ ۲۳ شهريور يکی از آن سه نفر ، سارا شورد بعد از ماهها بودن در بند انفرادی با قرار وثيقه۵۰۰ ميليون تومانی آزاد شد اما هنوز جاش و شين در زندان اوين به سر می برند و منتظر ابلاغ رای دادگاه هستند.

***
همسر قاسم شعله سعدی، وکيل و نماينده سابق مجلس: او به مداوای سريع نياز دارد
سهندژ سعدی با اظهار اينکه بايد قوه قضاييه عدالت را رعايت کند به کمپين گفت:«درخواست من از قوه قضاييه اين است که عدالت را رعايت کنند و از آقای لاريجانی تقاضا دارم احکام صادره را درست بررسی کنند. چرا خانواده و کيل نمی توانند پرونده زندانيان را مطالعه کنند؟ ما هيچ گونه اطلاعی از پرونده های زندانيان نداريم. خودشان می گويند بايد ما قانونمند باشيم من هم تقاضا دارم که واقعا قانون مند رفتار کنند و قانون را اجرا کنند.»

همسر قاسم شعله سعدی، استاد دانشگاه، وکيل دادگستری و نماينده پيشين مجلس در گفت وگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران از اتهام تازه به همسرش و ابتلای او به بيماری زونا و فلج شدن انگشتان دست چپش در بند ۳۵۰ زندان اوين خبر داد. سهندژ سعدی با ابراز نگرانی از وضعيت سلامت همسرش گفت که عليرغم گفته های پزشک بهداری زندان آقای سعدی هنوز برای معاينه به خارج از زندان منتقل نشده است.سهندژ سعدی به کمپين گفت:«من درخواستم اين است که به وضعيت زندانيان رسيدگی کنند و اگر گزارشگر ويژه سازمان ملل به ايران آمد از زندانيان سياسی و خانواده هايشان ديدن کند و خواسته هايشان را بپرسد و ببيند در چه وضعيتی به سر می برند.»

سهندژ سعدی، همسر قاسم شعله سعدی به کمپين گفت:« هفته گذشته توانستم پس از پنج ماه او را حضوری ملاقات کنم، تمام بدنش جوش های قرمز زده بود و حالش اصلا خوب نبود، گفت که به زونا مبتلا شده است.همين طور دست چپش تقريبا از کار افتاده و فلج شده است. سال ۸۱ که در زندان بود نخاش در بازجويی ها آسيب ديد و کار افتادگی دستش اثرات همين ضايع است که نياز به دکتر اعصاب دارد اما عليرغم گفته های پزشک بهداری زندان اوين او به خارج از زندان برای معاينه فرستاده نمی شود.»

قاسم شعله سعدی، وکيل، استاد روابط بين الملل دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران و نماينده دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی در تاريخ ۱۴ فروردين ماه امسال در فرودگاه مهرآباد در حال بازگشت از شيراز به تهران بازداشت شد. او قبلا نيز در سال ۸۱ به اتهام نوشتن نامه انتقادی به آيت الله خامنه ای ۳۶ روز در بازداشت بود. آقای شلعه سعدی هم اکنون در زندان اوين در حال گذراندن حکم دو سال و نيم حبس است.

سهندژ سعدی در خصوص پيگيری هايش گفت:« خود آقای سعدی با توجه به گفته های دکتر زندان برای مرخصی از داخل زندان پيگيری کرد اما جوابی نگرفت. من هم نامه ای به دفتر دادستانی تهران بردم و خواستم تا او را ملاقات کنم و درباره وضعيت همسرم حرف بزنم که مسئول دفتر نامه را نپذيرفت و گفت آقای دادستان گفته هيچ نامه ای را قبول نکنم.»

سهندژ سعدی در خصوص اتهامات و دليل در زندن بودن وی گفت: «ايشان دو پرونده دارند. اتهام اول به دليل نوشتن نامه سرگشاده به رهبر انقلاب اسلامی بود که شش سال پيش برايش حکم يکسال و نيم زندان صادر شد اما آقای شاهرودی در آن زمان دستور توقف حکم را دادند و گفتند اجرای حکم شرعی و قانونی نيست و بايد ماده ۱۸ اعمال شود. در ۱۴ فروردين ماه امسال دوباره او را به اتهام تشويش اذهان عمومی بازداشت کردند و در نهايت به ۱ سال زندان و ده سال محروميت از وکالت و تدريس محکوم کردند. اکنون با يکسال ونيم حبس قبلی مجموعا به دو سال ونيم حبس محکوم شده است در حاليکه دستور شاهرودی درباره پرونده اول او اجرا نشده و ماده ۱۸ در آن پرونده اعمال نشده است. به نظر ما يکسال ونيم زندان او غير قانونی است. در حال حاضر هم پرونده سومی برايش تشکيل شده که درست در جريانش نيستم و گفته اند که او بايد برای دفاع به دادگاه برود.»

سهندژ سعدی با اظهار اينکه بايد قوه قضاييه عدالت را رعايت کند به کمپين گفت:«درخواست من از قوه قضاييه اين است که عدالت را رعايت کنند و از آقای لاريجانی تقاضا دارم احکام صادره را درست بررسی کنند. چرا خانواده و کيل نمی توانند پرونده زندانيان را مطالعه کنند؟ ما هيچ گونه اطلاعی از پرونده های زندانيان نداريم. خودشان می گويند بايد ما قانونمند باشيم من هم تقاضا دارم که واقعا قانون مند رفتار کنند و قانون را اجرا کنند.»

***
دادگاه چهار فعال دانشجويی و چپ تبريزی در تاريخ ۲۷ مرداد ماه برگزار خواهد شد
خبرگزاری حقوق بشر ايران - رهانا
دادگاه شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نيما پوريعقوب و ساسان واهبی‌وش سه فعال دانشجويی بازداشت شده در تبريز روز ۲۷ مرداد ماه برگزار خواهد شد.

شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نيما پوريعقوب و ساسان واهبی‌وش که نزيک به هفتاد روز را در بازداشت بوده‌اند، پس از پايان قرار بازداشت بدون صدور قرار وثيقه محاکمه خواهند شد.
يک منبع مطلع به «خانه‌ی حقوق بشر ايران»گفت: «دادگاه اين فعالين چپ، ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه ۲۷ مرداد ماه و در شعبه ی يک دادگاه انقلاب تبريز به رياست قاضی حمل‌بر برگزار خواهد شد.».
شاهرخ زمانی، نيما پوريعقوب، ساسان واهبی‌وش و محمد جراحی به ترتيب در روزهای هفده، نوزده، بيست و سی خرداد ماه در تبريز بازداشت شده بودند. اين چهار فعال چپ پس از بازداشت در اداره‌ی اطلاعات تبريز، از يک ماه پيش و با تمديد قرار بازداشت و صدور قرار يک ماهه به زندان مرکزی تبريز منتقل شده بودند.
شاهرخ زمانی و محمد جراحی از فعالين کارگری تبريز، ساسان واهبی وش دانشجوی رشته ی مهندسی پزشکی دانشگاه آزاد تبريز و نيما پوريعقوب نيز دانشجوی رشته مهندسی مکانيک دانشگاه آزاد تبريز است.

Monday, August 15, 2011

هیلا صدیقی شاعر جوان و منتقد فردا سه شنبه 25 مرداد محاکمه خواهد شد



بنا به گزارشهای منتشر شده، هیلا صدیقی شاعر جوان که شعرهای انتقادی او با استقبال گسترده ای در عرصه های عمومی و مجازی مواجه شده و پس از انتخابات سال ٨٨ نیز، بارها احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود، فردا سه شنبه بیست و پنجم امرداد ماه، در شعبه بیست و شش دادگاه انقلاب محاکمه خواهد شد. این شاعر جوان و منتقد در صفحه فیس بوکِ خود در این زمینه نوشته است "فردا صبح، شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب، من و ایمان قلبی و قاضی و اتهام و خدای ناظر و دعای خیر شما..."

تجمع بازاريان معترض به درب اصلی بازار رسيد

دوشنبه، 24 مرداد ماه 1390 برابر با 2011 Monday 15 August


به گزارش ايران كارگر، پارچه فروشان بازار پس از دوهفته اعتصاب وبستن مغازه های خود مقابل درب اصلی وورودی اصلی بازار واقع در سبزه ميدان دست به تجمع اعتراضی زدند. تجمع اعتراضی پارچه فروشان پس از دوهفته اعتصاب سراسری صورت گرفت. تجمع پارچه فروشان در برابر وردی اصلی بازار بزگر تهران برای فشار به دولت کودتايی صورت گرفته است. پارچه فروشان مي گويند در شرايط فعلی که همه ی معاملات آنها به صورت چک مدت دار 6 تا 9 ماهه صورت می گيرد پرداخت ماليات برارزش افزوده 4درصدی ظلمی آشکار در حق آنها است وآنها توان پرداخت چنين مالياتی را ندارند.

http://www.iranpressnews.com/source/105241.htm